درسهایی از رهبری و زندگی کوهنوردی برای ما+ترجمه
“برای اینکه آن جاست!“، این پاسخ «جورج مالوری» به افرادی است که چند دهه قبل از او سوال کردند برای چه قصد صعود به اورست را دارد؟
ظاهراً هیچ دلیل منطقی برای توجیه رفتار کوهنوردانی که برای صعود خود را در معرض انواع مخاطرات جانی و ذهنی قرار میدهند یافت نمیشود.
اما باید پذیرفت کوهنوردی درسهای زیادی را در زمینه مدیریت، رهبری و نیز اصول حاکم بر زندگی به ما میآموزد. در ادامه با سلوچ همراه باشید. رهبری و زندگی کوهنوردی
رهبری و زندگی کوهنوردی
رهبری و مدیریت نقاط مشترکی با کوهنوردی دارد، مانند تلاشی که یک کوهنورد یا مدیر با توجه به محدودیتها و ویژگیهای شخصیتی خود برای رسیدن به نقطه اوج و موفقیت میکند. رهبری و زندگی کوهنوردی
رهبری تیم کوهنوردی
– تئوریهای مختلفی در خصوص ویژگیهای افراد و رهبران موفق وجود دارد،
یکی از این تئوریها بر این باور است که رهبر و مدیر، درست در لحظه بحرانی متولد شده و شکل میگیرد
و با توجه به تمام خصوصیات رهبری خود که ذاتاً و بصورت ژنتیک دارا میباشد به قله موفقیت صعود میکند،
البته ظاهراً این تئوری امروزه با تحقیقات ژنتیک انجام شده روی رهبران بزرگ دنیا مردود اعلام شده است. رهبری و زندگی کوهنوردی
«ادموند هیلاری» در کتاب خود تحت عنوان “پیمایش بزرگ” بیان میکند که برای دستیابی به موفقیت لازم نیست قهرمان باشید،
بلکه یک انسان عادی با انگیزه قوی و کافی میتواند به اهداف چالش برانگیز غلبه کند.
نظریه دیگری در این خصوص وجود دارد که میگوید رهبری چیزی نیست
جز حاصل مجموعهای از تواناییها، عادات و تجارب که البته هر کسی قادر به کسب آنهاست. مانند آنچه میتوان از تجارب عملی کوهنوردان آموخت.
برنامه ریزی دقیق
– برنامهریزی دقیق و مناسب برای رسیدن به هدف یکی از اصول حاکم بر کوهنوردی است،
برنامهریزی کنید و براساس برنامه به سمت هدف بروید. برنامهریزی نکردن، خود نوعی برنامهریزی برای عدم موفقیت و شکست میباشد!
این موضوع یکی از رازهای کسب موفقیت در زندگیست. رهبری و زندگی کوهنوردی
کار گروهی
– کار گروهی برای نیل به اهداف و موفقیت یکی دیگر از اصولی است که از کوهنوردی میتوان آموخت،
مدیران موفق یا لیدرهای موفق یک گروه کوهنوردی از نقاط ضعف خود آگاهند و براساس آن افرادی را که
در امور مختلف صلاحیت و تخصص دارند در کنار خود جمع میکنند.
هنگامی که یک رهبر یا لیدر گروه کوهنوردی به درجهای از دیکتاتوری رسید که خود را جامع و کامل و دید،
باید در انتظار بروز و وقوع حوادث و فجایع ناشی از این طرز تفکر بود.
برخورد با حوادث احتمالی
– بعد از یک برنامهریزی دقیق و آمادگی برای مواجهه با حوادث احتمالی و داشتن ابزار و مهارتهای لازم،
جسارت ورزیدن و پافشاری در رسیدن به مقصود و هدف لازمه مدیریت و رهبری گروه است.
«جورج مالوری» عکس دونفرهای از خود و همسرش برای نصب روی قله همراه داشت، اگر چه ظاهراً هرگز این عکس روی قله نصب نشد؛
اما عینکِ تا شده «مالوری» درون جیبش این امکان را متصور میسازد که
او تمام تلاش خود را برای رسیدن به هدف انجام داده و شب هنگام و در راه بازگشت دچار حادثه شده است.
البته نکتهای که در اینجا بسیار حائز اهمیت میباشد این است که اصرار و پافشاری در راه رسیدن به هدف و قله باید
با همان پیششرطهای اشاره شده، یعنی داشتن ابزار کافی، تواناییهای علمی و عملی و پیشبینیهای لازم همراه باشد
وگرنه میتواند منجر به بروز فاجعه شود. رهبری و زندگی کوهنوردی
شناخت توانایی های بدنی
– یکی از اصول بسیار مهم حاکم بر کوهنوردی، فعالیت آهسته و پیوسته و البته در سطح توانایی بدنی، علمی و عملی شماست،
همینطور باید زمان کافی برای استراحت و بازسازی ذخایر بدن در نظر گرفت.
تلاش با توان و سرعتی و اندازهای بیش از ظرفیت فعلی شما میتواند منجر به خستگی و حتی حادثه گردد،
این یکی از درسهای عملی کوهنوردی در زندگی انسان است.
ترجمه: پویا سلیمانی
بیشتر بخوانید:
۱۰ ویژگی هر راهنمای تور موفق چیست؟
هنر انتقادپذیری و انتقاد کردن در سرپرستی گروه