کوهنوردی و کار گروهی ،آنچه کوهنوردی از کار گروهی به ما میآموزد!
در این مقاله به موضوع کوهنوردی و کار گروهی می پردازیم… شاید در نگاه نخست
فعالیت کوهنوردان امری ساده به نظر برسد؛ «جورج مالوری» میگوید:
“برای پیروزی، یک کوهنورد باید ابتدا به قله برسد…” اما این تنها یک قسمت ماجرا است چون او در ادامه میافزاید: ”
اما در گام بعدی مساله مهم فرود بیخطر و سلامت از قله است.”
تحقیق و فعالیت در خصوص کار گروهی
بنابراین به قول پروفسور Lindred Leura Greer از اساتید دانشگاه علوم تجاری و بازرگانی
دانشگاه استندفورد، همین تعارض و تنش زیاد میان این دو هدف است که فعالیتهای هیمالیا نوردی را جذاب میکند.
او میگوید کوهنوردی فعالیتی است که طی آن ضمن جلوگیری از بروز حادثه
و خسارت سعی در پیروزی و رسیدن به هدف دارید. با توجه به این دیدگاه محققان
از فعالیتهای کوهنوردی بعنوان دریچهای برای تحقیق و فعالیت در خصوص کار گروهی بلندمدت استفاده کردند؛
زیرا برای چندین دهه تحقیقات زیادی در خصوص همبستگی گروهی و نقش آن
در دستیابی به هدف صورت پذیرفته بود. در واقع هرچه یک گروه با ذهنیت واحدی
به یک فعالیت میپردازد، نتیجه بهتری حاصل خواهد شد.
در زیر به برخی از نتایج تحقیقات اشاره میشود؛

ایجاد تعادل مابین فردگرایی و جمعگرایی
پایه دیدگاه پروفسور Greer بر این مبنا شکل گرفته است که امنیت و فتح قله دو هدف
و فعالیت مجزا از هم میباشند؛ رسیدن به قله یک وظیفه گروهی است که کار مشترک،
همکاری و ذهنیت واحدی را میطلبد.
در مقابل میتوان گفت حفظ سلامت و ایمنی بیشتر فعالیتی انفرادی است که بستگی زیادی
به تواناییها و مهارتهای فردی و نیز تخصص فرد باتجربه گروه دارد.
در واقع هنگامی که ایمنی و سلامت کوهنوردان در خطر است، انتخاب مسیر صحیح بازگشت
و سایر فعالیتهای مرتبط، به جای مذاکره در میان افراد گروه،
احترام و اعتماد به نظر یک رهبر با تجربه را میطلبد. درست بر پایه همین تمایز،
Greer و همکارانش نظریهای در خصوص اینکه کار گروهی چه زمانی به افزایش
و چه زمانی به کاهش عملکرد منتهی خواهد شد ارائه دادهاند.
در مواقعی که یک گروه نیاز به دستیابی به هدف گروهی دارد نیاز بیشتری به جمعگرایی
و تمرکز گروهی وجود دارد، زیار با کنار گذاشتن سلایق و دیدگاههای فردی
به انسجام بیشتر گروه کمک میکند؛ در مقابل هنگامی که نیاز به تصمیمگیری قطعی
و انفرادی وجود دارد، تصمیم و خرد جمعی ممکن است نتیجه منفی بدهد.

نگاهی به پایگاه دادههای هیمالیا
پروفسور Greer و همکارانش برای بررسی این نظریه به اطلاعات گردآوری شده توسط خانم
«الیزابت هاولی» طی بیش از نیم قرن گذشته در خصوص فعالیتهای مربوط به پیمایش
منطقه هیمالیا از سال ۱۹۵۰ تا ۲۰۱۳ در مورد ۵۹۹۷۵ کوهنورد و ۸۱۴۸ پیمایش استناد کردند.
هنگام بررسی صعودهای موفق آنها متوجه شدند که صرفنظر از ملیت و تنوع قومی میان کوهنوردان،
همگی از یک ذهنیت جمعگرا و متمرکز بر هدف جمع پیروی کردهاند.
آنها همچنین دریافتند که تفاوت فرهنگ تاثیر زیادی بر این نگرش گروهی دارد
به نحوی که کشور گواتمالا موفقترین کار گروهی و ایالات متحده آمریکا ضعیفترین کار گروهی را داشتند.
در خصوص حفظ امنیت و سلامت آنها دریافتند گروههایی که روحیه جمعگرایی
در آنها بسیار زیاد بوده دچار خطرات بیشتری در مقایسه
با گروههایی که بر پایه تخصص و اعتماد به رهبر خود عمل کردهاند شدهاند.

تحقیقات آزمایشگاهی درباره کوهنوردی و کار گروهی
پروفسور Greer و همکارانش برای اثبات نظریه خود دست به تحقیقات آزمایشگاهی زدند
که طی آن چند گروه سه نفری برای صعود و فرود شبیهسازی شده
در دو مسیر متفاوت که یکی کوتاهتر اما خطرناکتر از دیگری بود در شرایط کمبود اکسیژن مورد آزمایش قرار گفتند.
او و همکارانش اقدام به تغییراتی در میزان سطح کار گروهی،
تنوعگرایی و تفاوت در تخصصها نمودند که نتیجه آزمایشات در مورد هر گروه دقیقاً اثبات همان نظریه بود،
روحیه جمعگرایی و تمرکز تیمی موجب شد تا گروهها بر مشکل کمبود اکسیژن غلبه کنند
اما همین روحیه خرد جمعی و جمعگرایی، تیم را در انتخاب مسیر صحیح بازگشت دچار مشکل کرد!
ترجمه: پویا سلیمانی
باشگاه کوهنوردان ایران
@Mountaineering_Club_of_Iran
بیشتر بخوانید:
جایگاه روانشناسی در صعودهای بلند کوهنوردی
.