شاهین عارف نیا را بهتر بشناسیم
شاهین عارف نیا متولد 1345 صادره ازشیراز . وی که از کودکی علاقه ای شدید به کوهستان داشت از سال 1358 فعالیت خود را به صورت رسمی در کوهنوردی شروع کرد و درسال 1368 عضو گروه کوهنوردی آرش شد. همانطور که در سابقه ای که از ایشان جویا شدیم در سن نوجوانی صعود ها و اکتشافات قابل توجهی را انجام داده اند و پیشرفت های چشمگیر وی در سنگنوردی و غارنوردی و صعود قله باور نکردنیست.
شاهین عارف نیا را بهتر بشناسیم
از جمله سوابق و فعالیت های ایشان میتوان به موارد زیر اشاره نمود :
بازگشایی مسیر عقاب و گنبد زرین در استهبان و مسیر شادروان علیرضا جمالی در قصر قباد و چندین مسیر آموزشی دیگر
برنامه های اکتشافی – منطقه شناسی – صعود قله و …
شرکت در برنامه اکتشاف غار بیش از 32 غار در استان فارس
صعود زمستانی دماوند 1368
نفر اول مسابقات سنگنوردی استان فارس 1371
صعود دیواره کوه شهرک (شاداب)
صعود دیواره علم کوه از مسیر فرانسویها
عضو هیئت موسس گروه کوهنوردی آرش شیراز -کمیته غارنوردی
آموزش فنی گروه های تازه تاسیس
از عوامل راه اندازی اولین دیواره مصنوعی شیراز
مربیگری کارآموزی کوهپیمایی هیئت در منطقه کفترک و برم دلک و …
اجرای برنامه های آموزش فنی بصورت گسترده با برخی از گروه های استان
برگزاری چندین نمایشگاه عکس و تجهیزات کوهنوردی در شیراز (شاهین عارف نیا را بهتر بشناسیم)
کتاب غار های فارس
جدیدترین اثر استاد و پیشکسوت کوهنوردی و غارنوردی استان فارس جناب آقای شاهین عارف نیا به(غارهای فارس) اطلاعات فراوانی از غارهای استان فارس و همچنین نقشه های هوایی مسیر غارهایی میباشد که توسط خود استاد کشف و به ثبت رسیده است.
در سال 1378 در یکی از برنامه های سنگ نوردی بنا به اتفاق حادثه ای رخ داد و با آسیبی که به نخاع وی وارد شد امکان کوهنوردی را از این ورزشکار و پیشکسوت فروتن گرفت اما او هرگز عشقش به کوهنوردی را کنار نگذاشت…
طی مصاحبه ای که با آقای عارف نیا داشتیم با پخش مصاحبه در سایت ها و انتشار نامشان موافق نبودند حتی از ایشان درخواست کردیم که اجازه طراحی و راه اندازی سایتی اختصاصی با نامشان به ما دهند که هرچه اصرار کردیم موافقت نکردند اما خوشبختانه با پافشاری همکاران رضایت دادند مصاحبه را در سایت پخش کنیم.
شعر زیر از شاهین عارف نیا می باشد :
هم طناب
هم طنابم
دست های محکمت چون کوه
رشته ای بسته میان ما
رشته ای از دوستی ها و رفاقت ها
رشته ای محکم تر از فولاد
این طناب کهنه و فرسوده اما نیست آن رشته که جانم را بدستت داد
این همان یاد رفاقتهاست (شاهین عارف نیا را بهتر بشناسیم)
این همان یاد محبتهای گرم تو میان برف و بوران است.
این همان دستی است آن دستی که آتش را نشاند اندر دل سرما
رشته ی جانم به دست توست
جانم را نگهدار و نگهبانی میان صخره و دره
کنار سنگ ساکت در میان سوزش و سرما و
گرمی کلامت باز با آن مهربانی ها و آن دستان پرشوقت به رفتن
برد از یادم
صدای وحشت طوفان
غم تنهایی ام در کوه و کفش پاره و تاول
برد از یادم
تمام خستگی ها و تمام آرزویم شد چنان رودی پر از رفتن میان دره ها و پا به خار و سنگ خوردن
باز رفتن
در میان دره و چرخش ، دویدن، باز ماندن، راه جستن
جان فشانی کردن و افتادن اما باز نشکستن
فروتن (شاهین عارف نیا را بهتر بشناسیم)
هم چنان یک چشمه بودن
با تنی پاک و پر از ایثار
اکنون هم طناب من
جانم را نگهدار و نگهبان باش
در این راه پر آشئب
تا من یاد گیرم از تو ای ایثار
هم چون چشمه بودن
آن صفا و مهر و پاکی و صداقت را
شاهین عارف نیا
شعر تو را تا قله خواهم برد از شاهین عارف نیا:
تو را تا قله خواهم برد
تا آنجا که یاد لحظه های با تو بودن هست
تا انجا که هرگز نیست اوج دیگری جز تو
تو را تا قله خواهم برد به یاد مهربانیهای چشمانت که می خوانند رفتن را
به کشف راه های گم
به قعر دره های سرد
به اوج انتهای کوه
تو تا پایان روز دوستی ماندی و قلبم را به سوی قله ها بردی
و شرم آفتاب گرم را دیدم
ز گرمی قدمهایت که می رفتند تا بی انتهای کوه
به گوش کوه می خواندی تو فریاد صلابت را
به عمق رود می گفتی سرود تند رفتن را
شب تاریک می ماندی میان سرد شب تنها (شاهین عارف نیا را بهتر بشناسیم)
و فردا گرم می کردی یخ سردد بلورین را
به گام گرم پرشوقت
و اکنون بار دیگر بار راهی پیش ماست
و دیگر بار پاهایی به جای پای تو تا قله خواهد یافت
و در ان راه طوفان زا
سرود زنده بودن را
صدایی تازه خواهد خواند
که پرچم را میان قله دلها تو برپا کن
که فتح ما
همان عشق تمام قلبهای بسته پیمانیست
که بودن را به لفظی تازه می خواندند
تو را تا قله خواهم برد
تو که قلب مرا تا قله ها بردی
به یاد تو به نام تو به آن راهی که پیمودی
تو را تا قله خواهم برد
تو را تا قله خواهم برد…
